کودک یتیمی به حضوررسول خدا(ص) آمدوچنین عرض کردپدرم ازدنیارفته ،مادرم ،بینوا و بی بضاعت است ،خواهرم ،شوهروسرپرست ندارد،ازچیزهائی که خدابه توعنایت فرموده به من اطعام کن ،تاخداوندخشنودگردد .
پیامبرص تحت تاثیرقرارگرفت به اوفرمودچقدرنیکوسخن می گوئی ؟ .
سپس به بلال حبشی فرمودباشتاب به حجره های همسران من برو،وجستجوکن ،اگرچیزی ازطعام هست بیاور .
بلال رفت و به جستجوپرداخت ومشتی خرمایافت وبه حضورپیامبرص آورد .
پیامبرمهربان اسلام ص خرماهارابه سه قسمت کرد،هفت عددآن رابه آن کودک یتیم داد، وفرمودبقیه رابگیر،هفت عددآن رابه مادرت بده وهفت عدددیگر رابه خواهرت بده .
کودک یتیم درحالی که خوشحال بودازنزدرسول خداص رفت ، دراین هنگام ،معاذیکی ازاصحاب برخاست ودست نوازش برسرآن کودک یتیم کشیدوباگفتاری مهرانگیز،کودک راتسلی خاطرداد .
پیامبرص به معاذفرمود: ای معاذ!توواین کارتورادیدم ،همینقدربدان ،
هرکس سرپرستی یتیمی کند، ودست نوازش برسراوبکشد،خداوندبهرموئی که اززیردستش می گذرد،حسنه و پاداش خوبی به اومی دهد،وگناهی ازگناهان اورامحومی کند،وبردرجه ومقام معنوی اومی افزاید
کل بازدید :93049